کد مطلب:279268 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

ثواب انتظار ظهور امام زمان
دوم از تكالیف بندگان در ایام غیبت، انتظار فرج آل محمد علیهم السلام در هر آن و ترقب بروز و ظهور دولت قاهره و سلطنت ظاهره مهدی آل محمد علیهم السلام و پر شدن زمین از عدل و داد غالب شدن دین قویم بر جمیع ادیان كه خدای تعالی به نبی اكرم خود خبر دادده و وعده فرموده بلكه بشارت آن را به جمیع پیغمبران و امم داده كه چنین روزی خواهد آمد كه جز خدای تعالی كسی را پرستش نكنند و چیزی از دین نماند كه از بیم احدی در پرده ستر و حجاب بماند و بلا و شدت از حق پرستان برود چنانچه در زیارت حضرت مهدی آل محمد علیهم السلام است:

«السلام علی المهدی الذی وعدالله به الامم ان یجمع به الكلم ویلم به الشعث ویملاء به الارض عدلا و قسطا و ینجز به وعد المؤمنین».

سلام بر مهدی آن چنانی كه وعده داده خداوند بر او جمیع امتها را كه جمع كنند به وجود او كلمه ها، یعنی اختلاف را از میان ببرد و دین یكی شود و گرد آورد به او پراكندگیها را و پر كند به او زمین را از عدل و داد و انفاذ فرماید به سبب او وعده فرجی كه به مؤمنین داده. و این فرج عظیم را در سنه هفتاد از هجرت وعده داده بودند چنانچه شیخ راوندی در «خرائج» از ابی اسحاق سمیعی روایت كرده و او از عمرو بن حمق كه یكی از چهار نفر صاحب اسرار امیرالمؤمنین علیه السلام بود كه گفت: داخل شدم بر علی علیه السلام آنگاه كه او را ضربت زده بودند در كوفه پس گفتم به آن جناب كه بر تو باكی نیست جز این نیست كه این خراشی است، فرمود: به جان خود قسم كه من از شما مفارقت خواهم كرد، آنگاه فرمود تا سنه هفتاد بلا است و این را سه مرتبه فرمود پس گفتم: آیا پس از بلا رخائی هست؟ پس مرا جواب نداد و بی هوش شد، تا آنكه میگوید پس گفتم: یا امیرالمؤمنین علیه السلام! به درستی كه تو فرمودی تا «سال» هفتاد، بلا است پس آیا بعد از بلا، رخاء است؟ پس فرمود: آری به درستی كه بعد از بلا، رخاء است و خداوند محو میكند آنچه را كه میخواهد و ثابت میكند و در نزد او است ام الكتاب.

و شیخ طوسی در «كتاب غیبت» و كلینی در «كافی» روایت كرده اند از ابی حمزه ثمالی كه گفت: گفتم به ابی جعفر علیه السلام به درستی كه علی علیه السلام بود كه میفرمود تا سنه هفتاد، بلا است و میفرمود بعد از بلا، رخاء است و به تحقیق كه گذشت هفتاد و ما رخاء ندیدیم، پس ابوجعفر علیه السلام فرمود كه ای ثابت! به درستی كه خدای تعالی قرار داده بود وقت این امر را در سنه هفتاد پس چون حسین علیه السلام كشته شد، شدید شد غضب خداوند بر اهل زمین پس به تأخیر انداخت آن را تا سال صد و چهل پس ما شما را خبر دادیم پس شما خبر ما را نشر كردید و پرده سر را كشف نمودید پس خدای تعالی آن را تأخیرانداخت و پس از آن وقتی برای آن قرار نداد در نزد ما «و یمحو الله ما یشاء ویثبت و عنده ام الكتاب» ابوحمزه گفت من این خبر را عرض كردم خدمت امام جعفر صادق علیه السلام پس فرمود: كه به درستی كه چنین بود.

و شیخ نعمانی در «كتاب غیبت» روایت كرده از علاء بن سیابه از ابی عبدالله جعفر بن محمد علیه السلام كه فرمود: كسی كه بمیرد از شما و منتظر باشد این امر را مانند كسی است كه در خیمه ای باشد كه از آن حضرت قائم علیه السلام است.

و نیز روایت نموده از ابوبصیر از آن جناب كه فرمود روزی: آیا خبر ندهم شما را به چیزی كه قبول نمیكند خداوند عملی را از بندگان مگر به او؟ گفتیم: بلی، پس فرمود: «شهاده ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله» و اقرار به آنچه خداوند امر فرمود دوستی ما و بیزاری از دشمنان ما، یعنی ائمه مخصوصا و انقیاد برای ایشان و ورع و اجتهاد و آرامی و انتظار كشیدن برای قائم علیه السلام، آنگاه فرمود: به درستی كه برای ما دولتی است كه خداوند آن را میآورد هر وقت كه خواست، آنگاه فرمود: هر كس كه خوش دارد كه بوده باشد از اصحاب قائم علیه السلام پس هر آینه انتظار كشد و عمل كند با ورع و محاسن اخلاق در حالی كه او انتظار دارد پس اگر بمیرد و قائم علیه السلام پس از او خروج كند هست برای او از اجر مثل كسی كه آن جناب را درك نموده باشد پس كوشش كنید و انتظار كشید هنیئا هنیئا برای شما ای عصابه مرحومه.

و شیخ صدوق در «كمال الدین» روایت كرده از آن جناب كه فرمود: از دین ائمه است ورع و عفت و صلاح و انتظار داشتن فرج آل محمد علیهم السلام و نیزاز حضرت رضا علیه السلام روایت كرده كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: افضل اعمال امت من انتظار فرج است از خداوند عز و جل. و نیز روایت كرده از امیرالمؤمنین علیه السلام كه فرمود: منتظر امر ما مانند كسی است كه در خون خود غلطیده باشد در راه خداوند.

و شیخ طبرسی در «احتجاج» روایت كرده كه «توقیعی» ازحضرت صاحب الامر علیه السلام بیرون آمد به دست محمد بن عثمان و در آخر آن مذكور است كه دعا بسیار كنید برای تعجیل فرج به درستی كه فرج شما در آن است.

و شیخ طوسی رحمه الله در «غیبت» از مفضل روایت كرده كه گفت: ذكر نمودیم قائم علیه السلام را و كسی كه مرد از اصحاب ما كه انتظار او را میكشید پس حضرت ابوعبدالله علیه السلام فرمود به ما كه چون قائم علیه السلام خروج كند كسی بر سر قبر مؤمن میآید پس به او میگوید كه ای فلان به درستی كه ظاهر شد صاحب تو پس اگر خواهی كه ملحق شوی پس ملحق شو و اگر میخواهی كه اقامت كنی در نعمت پروردگار خود پس اقامت داشته باش.

و شیخ برقی در «محاسن» از آن جناب روایت كرده كه فرمود به مردی از اصحاب خود كه: هر كه از شما بمیرد با دوستی اهل بیت و انتظار كشیدن فرج، مثل كسی است كه در خیمه قائم علیه السلام باشد، و در روایت دیگر بلكه مثل كسی است كه با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باشد. و در روایت دیگر مانند كسی است كه در پیش روی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شهید گردد. و نیز از محمد بن فضیل روایت كرده كه گفت فرج را از حضرت رضا علیه السلام سؤال كردم، حضرت فرمود كه آیا انتظار فرج از فرج نیست، خدای عز و جل فرموده: فانتظروا انی معكم من المنتظرین، شما انتظار برید به درستی كه من با شما از انتظار برندگانم. یعنی انتظار برید فرج مرا و من انتظار میبرم آن وقتی را كه برای این مصلحت دانستم كه آن وقت در رسد. و نیز از آن جناب روایت كرده كه فرمود: چه نیكو است صبر انتظار فرج، آیا نشنیده ای قول خداوند را كه فرمود: «فارتقبوا انی معكم رقیب»، «وانتظروا انی معكم من المنتظرین». پس بر شما باد به صبر زیرا كه فرج میآید بعد از ناامیدی و به تحقیق كه بودند پیش از شما كه از شما صبر كننده تر بودند.